واسه رفیقم یه لیوان شربت آوردم تا تهشو خورده میگه شربت آلبالوئه؟
پَ نه پَ شربت شهادته حالا هم چشاتو ببند تا ده بشمار که دردشو حس نکنی !
سوار تاکسی شدم رسیدیم سر خیابون گفتم مرسی آقا ...
می گه پیاده می شین؟
پَ نه پَ خواستم بین مسیر یه تشکر ناغافلی کرده باشم جو از سنگینی درآد
به هم خونه ام میگم تخم مرغ میخوری ؟ میگه میخوای نیمرو کنی میگم پ ن پ میخوام بشینم روش جوجه بشه کباب کنیم بخوریم
ماشینه تا شیشه جمع شده ... یه نفر اون بغل افتاده پارچه سفید روش کشیدن ...
یارو داره رد میشه ... میگه مرده؟
پَ نه پَ تصادف خستش کرده خوابیده
رفتم پارکینگ ناجا ماشینمو بگیرم...طرف می گه: ماشینتو خوابوندن؟؟؟؟
نه پس.... گذاشته بودم بچه های ناجا دو جفت رینگ و لاستیک بندازن زیرش.... گازکولرشم ردیف کنن که تابستون اذیت نشم....
دندونم بد جوری درد میکرد ... دستمو گذاشته بودم رو صورتم ...
دوستم دید منو پرسید دندونت درد میکنه؟
پَ نه پَ دارم اذان میگم گذاشتمش رو میوت ، همسایه ها اذیت نشن!
رفتم خونه دیدم ماهی از تنگ افتاده بیرون داداشم میگه یعنی مرده؟
میگم پس نه ؟!دوگانه سوزش کرده بودن با هواهم کار کنه.
زنه دوقلو زايده پرستاره يکي از بچه هارو ميبره براش ، زنه ميپرسه : اون يکي رو هم ميارين ؟؟؟ پرستاره گفت : پَ نَ پَ فعلا اينو ببرين استفاده کنين ده روز بعد از فعال سازي اون يکي رو هم پست ميکنيم درِ خونتون !
يکي زنگ زده ميگه شما فرشادين ميگم نه ميگه پس اشتباه گرفتم؟ پـَـَـ نــه پـَـَـــ من فرشادم صداي تورو شنيدم الزايمر گرفتم يادم نيست!!!
سوار تاکسی شدم رسیدیم سر خیابون گفتم مرسی آقا ... می گه پیاده می شین؟ پَ نه پَ خواستم بین مسیر یه تشکر ناغافلی کرده باشم جو از سنگینی درآد
خواهرم دو ساعت خودشو درست کرده آماده شده ،میگم چیه بازم با این دوستای مسخرت داری میری دور دور؟!
میگه پـَـَـ نــه پـَـَــــ دلمون واسه اون فاطی کُماندو ها تَنگ شده بود گُفتیم اِکیپ کُنیم یه سَر بریم مُنکرات
دوستم زنگ زد خونه میگه: اِوا تو خونه ای؟ میگم: پـَـ نـَـ پـَـ لطفا پس از شنیدن صدای بوق پیغام خود را بگذارید
یارو دو ساعت داره خودپردازو انگولک میکنه تازه برگشته میگه شمام کار دارین ؟ نَ پـَـَـ وایستادیم اینجا بنیه و پشتکارِ شما رو سرلوحه زندگیمون قرار بدیم
دارن گوسفندرو قربوني ميکنن … يه آفتابه آوردن که بش آب بدن اومده ميگه ميخوان با آفتابه بش آب بدن؟! پـَـــ نــه پـَـــ پَ نه پَ آفتابه آوردن ببرنش دستشويي استرسش از بين بره !
تو هواپیما نشستم دارم دعا می خونم بغل دستیم می گه دعا می کنی سالم برسی؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ دوست دارم صحنه سقوط هواپیما رو از نزدیک ببینم دعا می کنم سقوط کنیم
رفتيم دستشويي عمومي شلوغ بود ، ملت صف کشيده بودن که يکي از آخر صف گفت : کار من سرپاييه ! گفتم پَ نَ پَ ما مي خوايم بستري بشيم !